عید مبعث و مدح پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآلهوسلّم
پیـمـبـران همه از جای خود قـیام کـنید نمـاز رو بـه سوی مسـجد الحـرام کنید ز نـام نـامـیِ پـیـغـمـبـر احـتـرام کـنـید میِ طهـور بـه دسـت خـدا به جام کنید سپـس به غار حـرا رفته، ازدحام کنید ز جان و دل به رسول خـدا سلام کنید شـب امـید شمـا و شب نـویـد شـماست ادب کـنـید که عید خـدا و عید شماست پـیـام فـتـح و نـویـد ظـفــر مـبارک باد دعـای عـمر شـمـا را اثـر مـبارک باد خجـسته عید بشر بـر بشـر مبارک باد تمام شد شب هجران سحـر مبارک باد خجـستـه بـعـثت پیـغـامبـر مبـارک باد به جن وانس وملک این خبر مبارک باد خـبر دهـید کـه عـیـد اخـوّت آمده است خـزان گـذشت، بهـار نـبوّت آمده است خبر دهید امم را که فـتح باب شماست خبر دهید که پایـان اضطراب شماست خـبر دهـید که آغـاز انـقـلاب شـماست خبر دهید که توفیق بیحساب شماست خـبر دهید که اسـلام دین ناب شماست خـبر دهیـد کـتـاب خـدا کـتاب شماست خبر دهید که ختم رسل بـشیر شماست خبر دهید که مـولا عـلی امیر شماست خبر دهید که «اقرء» به مکه نازل شد خبر دهید که «اضرب» شعارِ باطل شد خـبر دهید کـه قـانـون عـدل، کامل شد خبـر دهـیـد که قـرآن چراغ محفـل شد خبر دهیـد: مـریدان! مراد حـاصل شد نزول سـورۀ «یـا ایّـهـا الـمـزمّـل» شد رسد ز کوه و در و دشت و سنگ و نخل و گیاه صــدای زمـــزمــــۀ لا الــــه الا الــلـه بخوان محـمّد! آوای تو صدای خداست بخوان که هرچه بخوانی، پیام آخرِ ماست بخوانبخوان که هماهنگ با توارض و سماست بخوان بخوان که از اوّل بشر تو را میخواست قیـام کن که قـیامت قـیـامـتِ کـبـراست قیام کن که کند عدل با تو قامت راست تـو را دهـنـد نــدا راهـیـان وادی نـور تو را زنند صدا دختران زنده به گـور تو مـنـجـی هـمـه با انـقـراض دنـیـایـی تـو بـا فــروغ خـدایـیت عــالـم آرایـی تـو تـا قـیـام قـیـامـت، پـیــمــبـرِ مـایـی تو یـار خـلـق به دنـیایی و بـه عـقـبایی تو رهـبر هـمگـانـی، اگر چـه تنـهـایی تو در تـمـام مـلـل، مـاه انـجـمـنهـایـی بخوان که قدر و مقام و جلالتت دادیم رُسـل نـیـامـده، حـکـم رسـالـتت دادیـم محمّد ای به تو از ذات پاک حیِّ ودود هـمـاره بـاد سـلام و هـمـاره بـاد درود خدای بود و تو بودی، جهان نبود نبود عدم به میـمنت خلـقت تـو یافـت وجود خدا به نور تو از روی خویش پرده گشود بشر به یمن تو برخاک، روی طاعت سود جزیـرة العـرب از نظم تو گرفت نظام جــمـال تـوسـت چـراغ تــجـلّیِ اسـلام پـیـمـبـران عـظـمـت یافـتـنـد بـا نـامت دمـیـده در هـمه عـالـم فـروغ اسـلامت رسید سنگ مـلامت ز هر در و بامت زدند طعـنـه و دادند سـخـت دشـنـامت زهی مکارم اخلاق و لطف و اکرامت نگشـت تـلـخ ز بـیـداد دشـمـنـان کامت اگر چه سنگ عدو گشت پاسخ سخنت زدی تبسم و خون بود جاری از دهنت چهارده صده روشن چراغ حکمت توست چهارده صده قـرآن پیام وحدت توست چهارده صده جاری بحار رحمت توست چهارده صده پـاینـده نـام امّـت تـوست چهارده صده بر کف لوای عترت توست چهارده صده بر امّت این وصیّت توست که ای تـمامی امت مـنـم پـیـمـبــرتـان منم پیمبر و مولا علـی است رهـبرتان علی وصی من است و علی ولی خداست علی سراج منیر و علی چراغ هداست علی رکوع و سجود و علی سلام و دعاست علی است با حق وحق درپی علی پویاست علی حقیقت حق، حق بدون او تنهاست علی،علی،علی آری علی امام شماست بنـای دین بـقایش کـه هست عالـمگـیر یکـی ز غار حرا دیگری بود ز غـدیر یقین کنید که مشکلگشا علی ست علی یقین کنید که دست خـدا علی ست عـلی یقین کنیـد فـقـط مـقـتدا عـلی سـت علی یقین کنید که شمسالضحا علی ست علی یقین کنید که صاحب لوا علی ست علی یقـین کـنـید امـام شمـا علـی سـت عـلی قسم به ذات خدایی کزاوست هرچه که هست یقین کنید که اسلام بی علی کـفر است حـقیقـتی است که کتمان آن بوَد تکـفیر قـسـم بـه آل محـمّـد، بـه آیـۀ تـطـهـیـر قسم به آنچه قـلم کـرده از ازل تحـریر کـه دست قـدرت پـروردگار حیِّ قـدیر شناسـنامـۀ ما را زده است مهر غـدیر علی همان شب بعثت به خلق گشت امیر قـسـم بـه ذات خــداونـدگـار لــم یـزلـی تمام دین محمّد عـلی، علیست، عـلـی |